جدول جو
جدول جو

معنی سینه مال - جستجوی لغت در جدول جو

سینه مال
(نَ/ نِ)
لبریز سینه. مالامال سینه:
ای دریغا صادقان گرم رو در راه دین
تیر ایشان دیده دوز و عشق ایشان سینه مال.
سنایی
لغت نامه دهخدا
سینه مال
خزیده خزیده، سینه خیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سینه کالر
تصویر سینه کالر
سینه کالر (Cinecolor) یک فرآیند ابتدایی در صنعت فیلم سازی رنگی بود که در دهه های 1930 و 1940 میلادی استفاده می شد. این فرآیند به عنوان یک روش ارزان تر نسبت به فرآیندهای رنگی پیچیده تر و گران تری مانند تکنیکالر (Technicolor) توسعه یافت. سینکالر به دلیل هزینه پایین تر و تکنولوژی ساده تر، به ویژه برای فیلم های کوتاه و سریال های سینمایی مناسب بود.
ویژگی های کلیدی سینه کالر:
1. فرآیند دو رنگی :
- سینه کالر از یک فرآیند دو رنگی استفاده می کرد که شامل فیلم برداری از صحنه ها با دو فیلتر رنگی بود: یکی برای رنگ قرمز و دیگری برای رنگ آبی. این دو فیلترها به طور جداگانه روی فیلم سیاه و سفید اعمال می شدند و سپس این فیلم ها به صورت مکانیکی به یکدیگر متصل می شدند تا یک تصویر رنگی تشکیل دهند.
2. پالت رنگ محدود :
- به دلیل استفاده از فقط دو رنگ اصلی (قرمز و آبی)، تصاویر تولید شده توسط سینه کالر دارای پالت رنگی محدودی بودند. این محدودیت به معنای این بود که فیلم های سینه کالر نمی توانستند تمام طیف رنگ ها را به درستی نمایش دهند و بیشتر بر سایه ها و رنگ های میانه تکیه داشتند.
3. هزینه کمتر :
- یکی از مزایای اصلی سینه کالر نسبت به تکنیکالر و سایر فرآیندهای رنگی پیشرفته تر، هزینه پایین تر آن بود. این امر باعث شد که بسیاری از فیلمسازان مستقل و استودیوهای کوچک تر به استفاده از این فرآیند روی بیاورند.
4. کاربرد محدود :
- سینه کالر بیشتر در تولید فیلم های کم بودجه، سریال های کوتاه و برخی فیلم های بلند استفاده می شد. به دلیل محدودیت های رنگی و کیفیت تصویر، فیلم های اصلی هالیوودی کمتر از این فرآیند استفاده می کردند.
نمونه های برجسته:
برخی از فیلم هایی که از فرآیند سینه کالر استفاده کرده اند شامل فیلم های کوتاه، سریال های سینمایی و فیلم های بلند کم بودجه هستند. به عنوان مثال، `کاپیتان کلیدور` (Captain Calamity) (1936) و `قانون مرزی` (The Border Legion) (1940) از جمله فیلم هایی هستند که از این فرآیند استفاده کرده اند.
سینه کالر به عنوان یکی از قدم های ابتدایی در توسعه فناوری های فیلم سازی رنگی شناخته می شود و هرچند که با پیشرفت تکنولوژی های پیشرفته تر مثل تکنیکالر جایگزین شد، اما نقش مهمی در تاریخ فیلم سازی و تکامل فرآیندهای رنگی داشت.
فرآیندی قدیمی که در آن فقط با استفاده از دو رنگ، فیلم رنگی تولید می کردند. این فرآیند در زمانی به بازار آمد که تنها فرآیند تکنی کالر برای رنگی کردن فیلم ها وجود داشت، اما از آنجا که این فرایند بسیار پر هزینه بود عمدتا تولید کنندگان فیلم به سراغ آن نمی رفتند، اما با ورود سینه کالر و کم هزینه تر بودن آن این فرایند در اوایل مورد استقبال قرار گرفت.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از سینه فیل
تصویر سینه فیل
سینه فیل (Cinephile) یا عشق فیلم به معنای علاقه مند شدید به سینما و فیلم ها است. افرادی که سینوفیل هستند، اغلب به طور شدید به تماشای فیلم علاقه مند هستند، از تاریخچه و تکنیک های سینما آگاهی دارند، و اغلب به طور منظم فیلم های مختلف را می بینند و ارزیابی می کنند.
ویژگی های سینوفیل:
1. علاقه شدید به سینما : سینوفیل ها عاشق هنر سینما هستند و از دیدن فیلم ها لذت می برند.
2. آگاهی از تاریخچه و تکنیک های سینما : آن ها با تاریخچه سینما، سبک ها، کارگردانان برجسته، و تکنیک های ساخت فیلم آشنا هستند.
3. پذیرش دیدگاه های مختلف : سینوفیل ها نه تنها از فیلم های محبوب و معروف استقبال می کنند بلکه از فیلم های تجربی، مستند، هنری، و جهانی نیز لذت می برند.
4. پیگیری اخبار و جوایز سینمایی : آن ها به روز با اخبار جدید سینما، جوایز فیلم و رویدادهای سینمایی مختلف هستند.
5. نقد و بررسی فیلم ها : سینوفیل ها علاقه دارند فیلم ها را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند و نظرات خود را در مورد آن ها ابراز کنند.
6. مشارکت در جوامع سینمایی : افراد سینوفیل معمولاً در جوامع آنلاین یا آفلاین مشارکت دارند که در آن ها در مورد فیلم ها گفتگو می کنند و نظرات خود را به اشتراک می گذارند.
اصطلاحات مرتبط:
- سینمایاب (Cineaste) : فردی که از سینما به عنوان یک هنر علاقه مند است و معمولاً با تحلیل و بررسی عمیق تر فیلم ها و سینمای جهانی مشغول است.
- سینماگر (Cinemaphile) : فردی که از سینما به عنوان یک هنر و محیط فرهنگی استقبال می کند و به دنبال تجربه و آشنایی بیشتر با فیلم ها است.
مثال های معروف از سینوفیل ها:
1. فرانسوا تروفو ، کارگردان و نویسنده فرانسوی که به عنوان یک سینوفیل و سینماگر برجسته شناخته می شود.
2. راجر ایبرت ، نویسنده و منتقد فیلم آمریکایی که به دلیل دیدگاه های برجسته و نقدهای تاثیرگذارش در حوزه سینما معروف است.
3. مارتین اسکورسیزی ، کارگردان مشهور آمریکایی که علاقه شدیدی به سینما دارد و در اثرات سینمایی خود از تاثیر سینمای فیلم نامه نویسان مانند فرانسویه و ویسکار استفاده می کند
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از سیاه ال
تصویر سیاه ال
ال، درختی از خانوادۀ زغال اخته با برگهای دراز نوک تیز، گلهای زرد رنگ، میوۀ سرخ ترش مزه و چوب سفت و سخت که در جنگل های مازندران می روید، آل، سل، سال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سینه چاک
تصویر سینه چاک
رنج دیده، آزرده، ماتم زده، مصیب دیده، عاشق دل سوخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه چال
تصویر سیاه چال
جای گود و تنگ و تاریک، زندان و جای تیره و تاریک در زیر زمین
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
صادق. پاکدل و راست. (ناظم الاطباء). کنایه از آدمی بی نفاق. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(یَهْ)
گودالی تاریک که گناهکاران را در آن نگاهدارند. مؤلف غیاث اللغات نویسد: لفظ چال در اصل چاه بود، ها را به لام بدل کرده اند، چنانکه در جواهرالحروف. (غیاث) (از آنندراج) :
سیه چال و مرد اندر او بسته پای
به از فتنه از جای بردن بجای.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دلاک و شخصی که در حمام بدنهای مردم به کیسه مالش دهد. (آنندراج). دلاک و آنکه در حمام کیسه بر بدن می مالد. (ناظم الاطباء). کیسه کش:
سعی آن چنان خوش است که مانند کیسه مال
از پرهنر ز کیسۀ خالی برآورد.
محسن تأثیر (از آنندراج و بهار عجم).
رجوع به کیسه کش شود
لغت نامه دهخدا
زندان تاریک، جای تار و گودی که کودکان را بدان ترسانند، گوی تاریک که گناهکاران را در آن بند کنند، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(گُ سِ دَ / دِ)
در اصطلاح بنایان کارگری که سفیدکاری ساده و بی گل و گچ بری کند
لغت نامه دهخدا
سالی که در آن امساک باران واقع شود، (آنندراج)، خشک سال، (غیاث اللغات)، سال بسی بی باران، (ناظم الاطباء) :
یک برگ سبز و یک گل سوری ببار نیست
در این سیاسال امید بهار نیست،
شیخ علینقی کمره ای (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ / تِ)
چیزی که سینه را گرم کند. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس) :
چو آب خضر سیه پوش شد محیط شراب
ز بس که سوخت درین دشت سینه تاب نفس.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
کنایه از عاشق دلسوخته. (آنندراج). دلسوخته. (فرهنگ فارسی معین) :
حسنش از خط عالمی زیر و زبر دارد هنوز
سینه چاکان چون قلم در هر گذر دارد هنوز.
صائب (از آنندراج).
، آنکه یقه دریده یا تکمه های آن باز کرده باشد و این کار در عزا کنند. (یادداشت بخط مؤلف). مصیبت رسیده. (ناظم الاطباء). کنایه از مصیبت دیده. (فرهنگ فارسی معین) ، کسی که سینۀ وی بر اثر ضربت چاک برداشته. (فرهنگ فارسی معین) ، کنایه از رنج دیده، آزارکشیده. (فرهنگ فارسی معین). آزرده. رنج دیده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ لَ زَ دَ / دِ شُ دَ)
رفتن بمانندکبک با سینه. از کوهستانی سخت خمیده و از پشت رفتن. رفتن مرغی تیرخورده با سینه. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیه چال
تصویر سیه چال
گودالی که گناهکاران را در آن نگاه دارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساده مال
تصویر ساده مال
کارگری که سفید کاری ساده و بی گل و گچ بری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینه دار
تصویر سینه دار
کبوتری که خال سیاه در سینه دارد
فرهنگ لغت هوشیار
محل گود و تنگ و تاریک، زندان تنگ و تاریک: میخواهند مرا در سیاه چال فراموشی بیندازند
فرهنگ لغت هوشیار
جامه ای که قسمت برابر سینه پوشنده گشاده باشد، ابلق یا سینه بازانگیخته. سینه بر آمده و بر جسته
فرهنگ لغت هوشیار
عاشق دلسوخته کسی که سینه وی بر اثر ضربت چاک برداشته، رنج دیده آزار کشیده، مصیبت دیده، دلسوخته عاشق سینه چاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینه باز
تصویر سینه باز
جامه ای که قسمت بر ابر سینه پوشنده گشاده باشد، دو رنگ، ابلق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیاه چال
تصویر سیاه چال
زندان تنگ و تاریک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سینه چاک
تصویر سینه چاک
کسی که سینه وی بر اثر ضربت چاک برداشته، رنج دیده، آزار کشیده، مصیبت دیده، دل سوخته، عاشق
فرهنگ فارسی معین
بازداشتگاه، بندیخانه، دوستاق، زندان، سلول، محبس، هلفدونی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
در اصطلاح دامداران البرز شمالی به گوسفند گفته شود
فرهنگ گویش مازندرانی
قسمتی از زمین که انسان یا حیوانی در آن غلت زده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
زنگوله هایی که به سینه ی اسب بندند
فرهنگ گویش مازندرانی
کین مال
فرهنگ گویش مازندرانی
رفتنی مردنی
فرهنگ گویش مازندرانی